مرغ همسایه | م. اثنی عشری
نا درخور كسى بودى
كه فرازناكى انديشه ام را
به بزرگی تنى در معامله شدى.
دريغ كه
غاز ظريف خوشبختى را
چه ارزان
به فربهْ مرغِ بيمارِ همسايه فروختى.
m.e.
نا درخور كسى بودى
كه فرازناكى انديشه ام را
به بزرگی تنى در معامله شدى.
دريغ كه
غاز ظريف خوشبختى را
چه ارزان
به فربهْ مرغِ بيمارِ همسايه فروختى.
No comments:
Post a Comment