درس اول

 

امروزه ما قادریم به مطالعه و بررسی وقایعی بپردازیم که پنج هزار سال پیش در خاورمیانه رخ داده است چرا که انسان برای نخستین بار در آنجا بود که نوشتن را آموخت. با این حال در برخی نقاط جهان حتی هنوز هم کسانی یافت می‌شوند که نوشتن نمی‌دانند و تنها راه زنده نگهداشتن وحفظ تاریخ‌شان بازگو کردن آن در قالب افسانه‌های حماسی است که سینه به سینه از نسلی به نسلی دیگر منتقل می‌شود. این افسانه‌ها از آن جهت ارزشمندند که از مهاجرت اقوامی سخن می‌گویند که مدتها پیش می‌زیستند و هیچ یک قادر به ثبت تاریخ خود نبودند. برای نمونه، مردم شناسان تا مدتها نمی‌دانستند که اجداد دور اقوام پلی‌نزیایی1 که اکنون در جزایر اقیانوس آرام زندگی می‌کنند از کجا آمده‌اند. با این وجود، از افسانه‌های حماسی آنها چنین برمی‌آید که برخی از آنها حدود 2000 سال پیش از اندونزی به آنجا مهاجرت کرده‌اند. با این وجود، اولین انسانهای شبیه به ما، در گذشته‌ای چنان دور زندگی می‌کرده‌اند که حتی اگر افسانه‌ای هم داشته‌اند به دست فراموشی سپرده شده است. از اینرو باستان شناسان برای پی بردن به اینکه «انسان امروزی» از کجا آمده است، هیچ افسانه و یا تاریخ نوشته‌ای در دست ندارند.

خوشبختانه، انسانهای عهد باستان ابزارهایی از سنگ، بخصوص سنگ چخماق ــ بخاطر شکل پذیری آسانتر آن نسبت به دیگر سنگها ــ ساخته‌اند. آنها احتمالاً در ساختن اشیاء از چوب و پوست هم استفاده کرده‌اند که به مرور زمان از بین رفته است. اما سنگ به آسانی از بین نمی‌رود، از اینرو ابزارهای سنگی متعلق به گذشته‌های بسیار دور هنوز موجودند [که در مورد نحوه زندگی انسانهای عهد باستان اطلاعات زیادی به ما می‌دهند]، در حالی که کمترین اثری از استخوان‌های سازندگان‌شان باقی نمانده است.


1Polynesian

No comments:

Post a Comment